دو راهی بین الحرمین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گهواره را دشمن به یغما می برد  

بغضی میان این گلو
اشکی سرازیر می شود
رأس علی اصغرت
بر نی نمایان می شود
با تشنگی سرباز تو
راهی میدان می شود
آرام حلق کوچکش
با تیر دریده می شود
این شد سند بر عالمی
شیرخواره پرپر می شود
وقتی که مظلومیتت
بابا نمایان می شود
بابا دلش طوفان شده
در یک مسیر گم می شود
مادر به دشت کربلا
محزون عالم می شود
بابا مگر شرمنده است
از خیمه پنهان می شود
مادر مگر شیرخواره اش
رفته که باران می شود

شیر خواره نیست گهواره را.....................دشمن به یغما می برد


توسط: محب الحسین| یکشنبه 92/8/19 | 7:54 عصر | + | موضوع: | نظر

ولی قلب حسین هم آرزو داشت....  

نوشتم نامه ای بر قلب زارم
ز منطق آمده از تو سوالم
چرا با این همه قلب خریدار
و دستانی که شد سویت هویدا
شده ویرانه ای کاشانه ی تو
نشستم در عجب از حیرت تو
تقاضا کرده بود قلبی که باشی
برای زندگانی یا معاشی
چرا دست ردت خوردش به سینه
گمانم عقل تو به کل پریده
دو دستانی که سوی تو دراز شد
برایت آسمانها آرزو داشت
چرا رد کرده ای ای دل دو دستش
مگر جز آسمانها آرزو ماند
ز حیرت نامه ام پایان ندارد
امید وارم جواب باشد برایم...
زقلبم نامه ای دیگر نوشتم
ز عشق و غصه و دوری نوشتم
نوشتم... عقل، احساسی نداری
شنیدم اشک و آهی هم نداری
ندیدی گریه های خواهرش را؟
شنیدی غصه های دخترش را؟
نمی دانی دو دست بی علم را
چه کس در بین میدان آرزو داشت؟
ندیدی تشنه در صحرای غربت
علی را در قنوتش دست خون داد؟
ندیدی یا نمی دانی مهم نیست
ولی قلب حسین هم آرزو داشت....

دو دستانی که به سوی من دراز شد .... دو دست ساقی عشق و ادب بود
یه قلب تنها برایم بی قرار است .... و آن قلب رحیم صاحب عصر و زمان است

 

فرا رسیدن ایام جانکاه محرم تسلیت...................


توسط: محب الحسین| سه شنبه 92/8/14 | 3:11 عصر | + | موضوع: | نظر

اولین قربانی  

ای سلام الله بر جان و تنت
اشک و خونم هر دو وقف دامنت
سر به زیر تیغ و چشمم سوی تو
نقد جانم رونمای روی تو
خوش بود با اشک دامن دامنم
عکس لبخند تو در زخم تنم
کیستم من! اولین قربانی ات
جان دو قربانی ام! ارزانی ات
دور کعبه یاد ما کن، یا حسین
مسلمت را هم دعا کن، یا حسین
اولین سرباز میدانت منم
ذبح پیش از عید قربانت منم
حق من در کوی تو قربان شدن
حق تو در موج خون عریان شدن
حق من داغ دو طفل بی سر است
حق تو داغ علی اکبر است
با وجود آنکه مدیون تو اند
کوفیان لب تشنه ی خون تواند
ای عزیز جان پیغمبر! میا
گر می آیی با علی اکبر میا
تو چو خورشیدی و اصغر ماه توست
چشم تیرانداز ها در راهتوست
مست صهبای وصالم کن حسین
یوسف زهرا حلالم کن حسین

غلامرضا سازگار


توسط: محب الحسین| دوشنبه 92/7/22 | 9:7 عصر | + | موضوع: | نظر

السلام آخرین امام بقیع  

سلام بر تو ای آخرین امام بقیع، سلام بر تو ای ششمین اختر تابناک امامت و ولایت امام صادق ( علیه السلام )

آقا جان در عزای شما آسمان ها هم به گریه افتاده اند و امام زمان ( ارواحنا فداه ) شال عزا به گردن انداخته اند من حقیر که باشم که نگریم و امشب که شب پرواز جانکاه شماست مناجاتم را با شما میان گریه ها یم می نویسم صفا و مروه ی من در کنار شما معنا می گیرد و شما در بقیع کنار بانوی مدینه چقدر غریبانه آرمیده اید جگر شیعه کباب  میشود چشمان شیعه طاقت نمی آورد شما را غریب نظاره کند از میان کیلو متر ها فاصله چشمان اشک آلودم را بر هم می گذارم وبا قلبی خون بار بر قبور مطهر شما بر قبور بی زائر شما سلام می فرستم غم نامه ی آخرین شب شما خاطرات تلخ مدینه و کربلا را به یاد شیعیانتان می آورد آن اشک هایی که همانند امیر خیبر در شب آخر بر غربت بانوی مدینه ریختید یا آن زمانی که بغض غریب شما در مدینه شکسته شد و به یاد طفلان اسیر در کربلا گریه کردید شیعیان را در شب عزایتان بیچاره می کند که شبانه به خانه ی شما نیز حمله بردند دستان پر مهر شما را بستند و... آقا جان! کسی نبود؟ که به فریاد شما برسد این جماعت که از کوفیان بدتر کردند گویی آن شب همه در خواب بودند که شما را به اسارت بردند آن زمان که می توانستند شما را یاری کنند همه در خواب غفلت بودند بعد از به شهادت رسیدن شما همه ادعای عاشقی کردند آقا جان! با شما می گویم که چقدر از برای مهدی (عج)، آخرین یادگار شما نگرانم می ترسم؛ به خدا قسم که می ترسم که شیعیان بار دیگر به خواب غفلت روند. در عزای شما آخرین یادگارتان خون بارید  زمین و زمان به گریه افتادند... آقا جان! درد دل هایم تمامی ندارد آخر این چه رسمی ست که شیعیان دارند چرا هیچ یک صدای هل من ناصر شما را نمی شنوند؟ بعد از آن همه ظلم و بی حرمتی هایی که به شما می رسد بعد از شهادت شما همه عاشق می شوند؟!! و ندبه سر می دهند... آقا جان شما دعا کنید تا ما شیعیان دگر به خواب غفلت نرویم ...آقا جان با همین قلم از مهدی (عج) شما حمایت می کنم شیعیانتان دگر به خواب نمی روند زمانی که از وجود نازنین مهدی (عج) شما بهره می برند مگر که من به زیر خاک رفته باشم که آخرین یادگار شما غریب و تنها بماند.

صلی الله علیک یا جعفر بن محمد الصادق ع

السلام آخرین امام بقیع                 ششمین اختر امامتِ عشق

در عزای شما سماء گریان                  شال مشکی به دور گردنِ عشق

ای صفا و مروه ی عاشق                  در بقیعی کنار مادرِ عشق

شب پرواز همچو جد خود حیدر          گریه کردی برای غربتِ عشق

دست تو بسته شد به پشت اسب         همچو صفلان مضطرِ عشق

از مدینه به کربلا رفتی                    چون شکسته بغض غربتِ عشق

این جماعت ز کوفیان بدتر                همه در خواب و در اسارت، عشق

همه در خواب قبل پروازت                  بعد پرواز همه شدند عاشق

بیم من از برای مهدی توست             که بخوابند این همه عاشق

در عزایت زمین، زمان گریان            خون بارید در عزای تو عشق

این چه رسمی ست که شیعیان دارند      همه در خواب وقت بودنِ عشق

بعد پرواز و رفتن عشق شد                  همه ندبه کنان به دورِ عشق

شیعیانت دگر به خواب نیستند          وقت بودن کنار حضرتِ عشق

مگر عاشق به زیر خاک باشد              که غریب گردد آخرین سوارِ عشق


توسط: محب الحسین| شنبه 92/6/9 | 10:25 عصر | + | موضوع: | نظر

نماز عشق ادا کن تا نمردم...  

گفتند پس از چند سال غیبت
امام شیعیان آزاد گردى
هزار و صد و هشتاد سال
شد و اما نشد آزاد گردى
سحرگاهان دعا کردم بیایی
به شب خوردم ولى یادت فدا گشت
هزاران خاک عالم بر سرم باد
که با یادت به بى یادى نشستم
آقا یعنى میان این همه ناس
میان این همه سال هاى بسیار
کسى از بهر تو باران نگشته ؟
کسى بر دوریت شکوه نکرده؟
دو گوش من به دنبال صدایت
تمام جمعه ها را گشته خسته
آقا از درد دوریت ما نه نالان
آقا جمعه غروب و کعبه نالان
آقا از غیبتت آدم نه خسته
تمام جمعه ها و هفته خسته
آقا بر غربتت مسلم نگرید
که شیعه از فراقت تنگ آمد
سوار آشناى اهل غربت
نماز عشق ادا کن تا نمردم
سرود معرفت آلاله ى من
تمام عزت و آسایش من
ز بس غیبت شده دیگر مسلمانى نمانده
تمام دین ما گمگشته خسته
فقط مانده دو قطره اشک و جمعه
صداها غرق بهت جمعه هاى بى ترانه


اللهم عجل لولیک الفرج


توسط: محب الحسین| پنج شنبه 92/6/7 | 12:32 صبح | + | موضوع: | نظر

حضرت حمزه از یاد رفته  

15 شوال سالروز شهادت جانگداز حضرت حمزه مصادف با 1/6/1392تسلیت باد!

 لطفا ترویج دهید

گرویدن وی به اسلام موجب سربلندی دین خدا شد، زیرا پس از آن مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درک پشتیبانی توانا و استوار حمزه از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از آزارهای خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان‏ ملایم‌تر شد.  حمزه بن عبدالمطلب، عموی پیامبر گرامی اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دیده ‏به جهان گشود. در میان جوانان قریش در دلاوری و بزرگواری برجسته و در آزاداندیشی، آزادمنشی وستم‏ستیزی سرآمد بود. سلحشوری و توان رزمی وی همزمان با آغاز دوره جوانی نمودار شد. آن آزادمرد، حتی پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهای مشرکان‏حمایت می‏کرد. گرویدن وی به اسلام موجب سربلندی دین خدا شد، زیرا پس از آن مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درک پشتیبانی توانا و استوار حمزه از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از آزارهای خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان‏ ملایم‌تر شد.
حمزه(علیه السلام) همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت کرد و خدمات ارزنده‏ای بویژه درامور نظامی ارائه داد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به مسائل دفاعی حکومت نوبنیاد خود اهتمام خاصی داشتند. ایشان‏ با تشکیل گروه‌های رزمی درصدد برآمدند امنیت مدینه را تامین کرده، مسلمانان را برای رویارویی با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستین‏ گروه گشتی رزمی را به فرماندهی حضرت حمزه (علیه السلام)، اعزام نمودند. گرچه این‏رویارویی بدون درگیری پایان یافت ولی نشانه‏ای از اقتدار سپاه اندک اسلام دربرابر کاروان بزرگ مشرکان بود. رسول گرامی اسلام در ربیع‏الاول سال دوم هجرت غزوه «ابواء» را تدارک دید و درجمادی‏الاولی غزوه «ذات العشیره‏» را به قصد تعقیب کاروان قریش سازماندهی کرد. در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود.یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانی که برای انتقام‏گیری‏ از مسلمانان و جبران شکست‏ بدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید. حمزه و برخی دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون‏ شهری بودند، حمزه به رسول خدا عرض کرد: سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست‏ به غذا نخواهم برد، مگرآنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم! حضرت حمزه (علیه السلام) از معدود قهرمانانی‏ بود که در جنگ، نشان بر خود می‏نهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفی‏ می‏کرد. او نمونه‏ای از شجاعت و دلیری در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف‏ دشمن می‏رساند و با دشمن درگیر می‏شد، از قدرت بازوی برجسته‏ای بهره‌مند بود. دراحد با دو شمشیر پیش رسول خدا می‏جنگید و می‏گفت: من شیر خدا هستم!
دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت‏ قدم از رسول خدا دفاع می‏کرد و توانست‏ سی مشرک جنگجو را به هلاکت‏ برساند. یکی از مشرکان به نام «وحشی»، زیر درختی در کمین آن سردار دلاور نشسته بود. حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکی از دشمنان راه‏ را بر او بست. حمزه به او حمله کرد و وی را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوی ‏وحشی خیز برداشت ولی پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشی ‏زوبین به سویش پرت کرد ... و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمری جهاد در راه خدا و یاری پیامبر گرامی به ملکوت اعلی پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه ‏الهی شد.

نوشته شده توسط: محب محبان حضرت صاحب

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در منزلت او فرمود: سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است‏. مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهی و الهام‏بخش جهاد و شهادت به مبارزان بوده است. «السلام علیک یا عم رسول الله السلام علیک یا خیر الشهداء السلام علیک یا اسد الله و رسوله‏»   حمزه کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره‏اش فرمود: هر کس مرا زیارت کند، ولی به زیارت حمزه نرود، جفا کرده است.    در «اعیان الشیعه» می خوانیم: نام او، قبل از اسلام و بعد از اسلام حمزه به معنای شیر یا شدت بود، به فرمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله لقب او «اسداللَّه» و «اسدرسوله» و «سیدالشهدا» گذاشته شده.
حضرت حمزه در سال دوم بعثت اسلام آورد و همراه پیامبر عزیز صلی الله علیه وآله هجرت نمود. او از نامداران قریش بود، همین که شنید ابوجهل توهین و جسارت به پیامبر صلی الله علیه وآله کرده، با شدت ناراحتی وارد مسجدالحرام شد، دید که ابوجهل در کنار کعبه نشسته است با کمان خود چنان بر سر او زد که شکافته شد و گفت: من دین محمد صلی الله علیه وآله را پذیرفته ام، چرا به او توهین کرده‏ای؟ مسلمان شدن حمزه، در قدرت اسلام و جلوگیری از آزار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقش مهمی داشت. پیامبر صلی الله علیه وآله میان حمزه و زیدبن‏حارثه برادری برقرار کرد. حضرت علی علیه السلام می‏فرمود: ای کاش، بعد از رحلت پیامبر اسلام، دو یار همچون جعفر طیار و حمزه داشتیم. حمزه در سال اول هجری پرچمدار رسول اللَّه صلی الله علیه وآله در جنگ بواط و جنگ بنی‏قینقاع بود. او در جنگ بدر، افراد متعددی را به هلاکت رساند و در جنگ احد به هر سو حمله می‏کرد، دشمن را تار و مار می‏نمود.


توسط: محب الحسین| چهارشنبه 92/5/30 | 7:54 عصر | + | موضوع: | نظر

یوم الهدم  

تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید؟  یوم الهدم یعنی روز ویران کردن

در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام –  و بسیاری قبور دیگرپرداختند . ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند .

طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهر صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و ... به یغما بردند . و این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود . صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب "تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت" بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد : در سال 1216 امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بیشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)


توسط: محب الحسین| جمعه 92/5/25 | 12:52 عصر | + | موضوع: | نظر

آقاجون دلم میگیره روزای جمعه همیشه  

آقاجون دلم میگیره روزای جمعه همیشه
برای دوای دردم میخونم ندبه همیشه
آقاجون ارباب مایی سرور دلای مایی
چه میشه یه شب برای رو سیاه دعا نمایی
تا میگن آقا غریبه یاد جمکران می افتم
که باید شام سه شنبه پر کشم سوی حریمش
آقا میشه این دلا رو تو یه روزی ببری
پای صحن و سرای مسجد کوفه ببری
آقاجون دلم هوای حرم حسین گرفته
که دیگه هوای قلبم یاد اصغرو گرفته
آقا جون حرم میخوام من حرم پاک ابالفضل
میشه قسمتم کنی تو ضریح پاک ابالفضل
می دونم دلم سیاهه میدونم گناه سیاش کرد
آقا جون دلم میسوزه انقدر گناه نمودم ...... که دیگه دعای ارباب شامل ماها نمیشه
اگه اون آقا نظر کرد همه ی مارو کرم داد
دیگه هر شب پا میشم من نماز شکرو میخونم
اگه که یه بار فرشته نسیم اشک شما رو
با کبوترای خسته پر کنه فضای مارو
آقا جون دوری چه سخته غم عالمو می دونم
تا بیای چشم انتظارم کی میشه تو رو  ببینم

شعر از: محب محبان حضرت صاحب


توسط: محب الحسین| جمعه 92/5/25 | 12:5 عصر | + | موضوع: | نظر

تو مگر از کجا خبر داری؟؟؟  

زندگی ها تحولی کردند....این جوانان که سر بزیر گشتند


فکر و ذکر جوانک شیعه گشته اینترنت و چت و غیره
ساعتی گذشت و می گذردپای رایانه ای که بی خبر است
این جوان فکر کرده اینترنت کل اخبار عالمی دارد

نه عزیزم بیا خبر دارم اندکی هم شکایت و شکوه
از عبور هزار سال غریب... ازجوانی که بی صدا مانده
یاد داری؟؟؟ نه، نمی دانی
تو مگر از کجا خبر داری؟؟؟
تو مگر جز لباس و کفش و تنت
فکر دیگر درون سر داری؟؟؟


یاد داری که مهدی زهرا... گفته بودند غریب و هم تنهاست
شد که یک بار فقط بیندیشی بودنش را به شکر بنشینی
شد که در طول عمر کوتاهت بر امام غریب بیندیشی
حیف تو ای جوان که می گذرد روز و ماه جوانیت از هم

ارزش یک جوان به علمش است
نه به تیپ و اعتبار نتش (نت=اینترنت)



برچسب‌ها: امام غریبجواناینترنتچتخبرشکایت
توسط: محب الحسین| شنبه 92/4/8 | 5:19 عصر | + | موضوع: | نظر

شیعیان، عاشقان، کمی انصاف  

عصر، عصر غیبت است خواهر نه جهالت که بی حجاب مد است
ای برادر نگاه چشمانت تیر نباشد به قلب بارانش

منتظر ها فقط دعا بس نیست از وفا حرکتی شود بد نیست
یک سلام در میان خلق الله یاد آن سرور جهان کم نیست
ناله هامان شنیده حتی او عهدهامان شمرده اما باز سیصدو خورده ای نفر جمع نیست
عصر، عصر غیبت است مردم شیعیان باورش کنید، سخت نیست
یک هزار و صد و ...، عجب رویی!! گفتنش هم خجالتش کم نیست
سالها گذشت و می گذرد سیصدو خورده ای مهیا نیست
شیعیان، عاشقان، کمی انصاف روز شمار غیبتش کم نیست


توسط: محب الحسین| شنبه 92/4/8 | 3:43 عصر | + | موضوع: | نظر